شخصیت فسنجونی!
تو تقویم اسم این هفته رو گذاشتن "وحدت" یعنی شیعه و سنی دست بذارن رو مشترک ترین نقطه اشون یعنی پیامبرشون و ئوست باشن! اما آیا نقطه افتراق ما فقط شیعه و سنی است؟
.
.
.
کاش فقط همین بود..! ما اونقدر گچ های رنگی داریم برای خط کشی..... با حجاب و بی حجاب، ترک و فارس، سبز و قرمز، تهرانی قدیم و جدید، محله بااصالت نشین و محله جدیدنشین، دانشگاه رفته و نرفته و... و فسنجون ترش خور یا ملس خور!
بله!
ما حتی با فسنجون هم خط می کشیم...
سر میز شهلا خانم چنان بادی به غبغب می اندازد و می گوید ما فسنجونمون رو ترش میکنیم که انگار دارد به پیروی از فلان مکتب روشنفکری مباهات می کند(!) و از آن طرف بهروز خان چنان چهره در هم میکشد که انگار میخواد به برادرش بگه متاسفم برات با این زنی که انتخاب کردی و زبان می گرداند: "ما از اول شیرین می خوردیم." این یعنی ما "ما از اولشم خیلی با اصالت تر بودیم" و فریما جون که آپ تودیت بودنش زبان زد است، چنان ترکیب "فسنجون مَلَس" را تلفظ می کند انگار نام خارجی حزب میانه روی فرانسه را به زبان آورده.
و تازه اگر از فسنجون با مرغ و کدو حلوایی و رب انار و ... بگذریم، آنقدر این طیف طعم فسنجون برای خودش مهم است که برنامه تلویزیونی* به خاطرش جنجالی می شود!!!!!!!!!! و خلاصه طعم فسنجون شما نشان دهنده شخصیت و سطح تفکر شماست!!!!
کاش تو هفته وحدت فکر کنیم با چه چیزهایی به افراد شخصیت میدیم یا احساس شخصیت می کنیم؟ چیزهای پوچ سلیقه ای یا...؟؟!
میلاد پیامبر رحمت و امام عقل و تفکر مبارک
* پ.ن الهامی: مدتی بود با مهسا تو بحث هامون راجع به "مردم" این جبهه گیری و خود برتربینی در مورد فسنجون رو مثال میزدیم! تا اینکه اخیرا مهسا به سوال پیامکی برنامه "صبحی دیگر" در مورد طعم فسنجون که داشته تو برنامه دعوا میشده اشاره کرد و فکر میکرد من به خاطر این برنامه به فسنجون حساس شدم. اما دیدیم طراح سوال برنامه نیما اینام به این ماجرا حساس شده و این قصه سر دراز داره..............

شراره و سحر و ساناز = الهام و مهسا و عاطفه