صفحات۳۶ و۳۷

آیات ۲۲۵ تا ۲۳۳

سورة البقرة

به نام خداوند بخشنده مهربان

خدا شما را به سوگندهای لغو مؤاخذه نکند و لیکن به آنچه در دل دارید مؤاخذه خواهد کرد و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است. (۲۲۵) آنان که با زنان خود ایلاء کنند (بر ترک مباشرت آنها قسم بخورند) چهار ماه انتظار کشند، اگر (از قسم خود) بازگشتند خداوند آمرزنده و مهربان است. (۲۲۶) و اگر عزم طلاق نمودند خدا (به گفتار و کردارشان) شنوا و داناست. (۲۲۷) و زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر نمودن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنان بگذرد و آنچه را (حیض یا حملی) که خدا در رحم آنها آفریده کتمان نکنند اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند. و شوهران آنها در زمان عدّه سزاوارترند که آنها را به زنی خود رجوع دهند اگر نیت سازش دارند، و زنان را بر شوهران حق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان، لیکن مردان را بر زنان افزونی است، و خدا (بر هر چیز) توانا و داناست. (۲۲۸) طلاق (طلاقی که شوهر در آن رجوع تواند کرد) دو مرتبه است، پس چون طلاق داد یا رجوع کند به سازگاری و یا رها کند به نیکی، و حلال نیست که چیزی از مهر آنان به جور بگیرید، مگر آنکه بترسید حدود دین خدا را راجع به احکام ازدواج نگاه ندارند، در چنین صورت زن هر چه از مهر خود به شوهر (برای طلاق) ببخشد بر آنان روا باشد. این احکام، حدود دین خداست، از آن سرکشی مکنید و کسانی که از احکام خدا سرپیچند آنها به حقیقت ستمکارند. (۲۲۹) پس اگر زن را طلاق (سوم) داد دیگر آن زن بر او حلال نیست تا اینکه زن به دیگری شوهر کند، اگر آن شوهر دوم زن را طلاق داد زن با شوهر اوّل (که سه طلاق داده) توانند به زوجیت بازگردند اگر گمان برند که احکام خدا را (راجع به امر ازدواج) نگاه خواهند داشت. این است احکام خدا که برای مردم دانا بیان می‌کند. (۲۳۰) و هرگاه زنان را طلاق دادید بایستی تا نزدیک پایان زمان عدّه یا آنها را به سازگاری (در خانه) نگاه دارید و یا به نیکی رها کنید، و روا نیست آنان را به آزار نگاه داشته تا بر آنها ستم کنید. هر کس چنین کند همانا بر خود ظلم کرده است. و آیات خدا را به مسخره نگیرید و به یاد آرید نعمت خدا را که به شما لطف فرمود و (به خصوص نعمت بزرگ) کتاب آسمانی و حکمت الهی را که به شما فرستاد و شما را به اندرز آن بهره‌مند گرداند، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز آگاه است. (۲۳۱) و چون زنان را طلاق دادید و زمان عده آن‌ها به پایان رسید، نباید آنها را از شوهر کردن منع کنید هرگاه به طریق مشروع به ازدواج با مردی تراضی کنند. بدین سخن پند داده شود هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورده. این دستور برای تزکیه نفوس شما بهتر است و خدا (به مصلحت شما) داناست و شما (خیر و صلاح خود) نمی‌دانید. (۲۳۲) و مادران بایستی دو سال کامل فرزندان خود را شیر دهند، البته آن کسی که خواهد فرزند را شیر تمام دهد؛ و به عهده صاحب فرزند است (یعنی پدر) که خوراک و لباس مادر را به حد متعارف بدهد، هیچ کس را تکلیف جز به اندازه طاقت نکنند، نه مادر باید در نگهبانی فرزند به زحمت و زیان افتد و نه پدر بیش از حدّ متعارف برای کودک متضرر شود. و اگر کودک را پدر نبود وارث باید در نگهداری او به حد متعارف قیام کند. و اگر پدر و مادر به رضایت و مصلحت دید یکدیگر بخواهند فرزند را از شیر بگیرند هر دو را رواست، و اگر خواهید که برای فرزندان دایه بگیرید آن هم روا باشد در صورتی که دایه را حقوقی به متعارف بدهید. و از خدا پروا کنید و بدانید که خداوند به کردار شما بیناست. (۲۳۳)

الهام دخترخاله ها 

راجع به آیات این هفته تحلیل خاصی ندارم. فقط یک نتیجه راجع به خودم گرفتم:
"من تا جایی اسلام دارم که با عقل و درونیات من سازگار باشه"
چون حتی اگر به زبون هم برتری مردها بر زنها(آیه 228) رو قبول کنم اما خیلی سخته که بخش بزرگی از هویت خودم رو که زن بودن هست پست تر تصور کنم. پست تر از مردانی که در هر زمینه ای زنی برتر از اونها میشه مثال زد(حداقل تو این سطحی که ما داریم زندگی میکنیم)!
اونقدر فمنیست نیستم که مردها رو پایین تر بدونم یا عاشق زنهای مردنما باشم ولی صرف مرد بودن رو نشانه برتری نمیدونم و نگاه جنـ-سیتی رو کلا نمی پسندم. هر موجودی قابلیتهایی داره که در یک گونه مثل انسان نرینگی و مادینگی میتونه ایجاد تفاوت کنه نه برتری...
با اینکه قبول دارم خدا چیزهایی رو میدونه که دانش بشر(اونم از نوع بی دانشی مثل من) هنوز به اون سطح نرسیده ولی ازش اجازه میخوام مثل دکترایی که بیشتر میدونن سیگار چقدر ضرر داره و بیشتر از بقیه میکشن، من هم درون خودم دلخوش باشم به اینکه: " گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.-پیامبراکرم(ص)"

مهسای دخترخاله ها   

من هم از آیه 288 نوشته بودم و شاكی بودم كه یعنی چه؟!این چه وضعش است؟!!!

بعد دیدم الهام هم همین حرفها را نوشته است.راستش را بخواهید قبلش حرفش را زده بودیم و هر دو می سوختیم.این سوختن از آیه 178 شروع شد. از آنجایی كه فهمیدم اگر خدای نكرده یه مردی بی آید و بكشتم و خانواده ام راضی به بخشش نشوند و حكم قصاص بخواهند بعد از قصاصش تازه خانواده ی من باید بروند و بخاطر زن بودنم نصف دیه را هم به خانواده ی قاتل دو دستی تقدیم كنند!!!!

كلاً یعنی زن جماعت زرشك....

فقط وقتی حرف از ایمان و تقوا كارهای معنوی است. آدم حساب میشویم و در بقیه موارد كه حرف از پول و احترام و... است میشویم نصفه آدم.

یعنی برویم زور بزنیم ، وكیل شویم ، وزیر شویم ، دكتر شویم ، مهندس شویم و .... باز هم ارزشمان نصف آن مردی است كه معتاد است و قاچاقچی است و....

اینطور كه فهمیدم ماجرا فقط در دین ما این شكلی نیست.قوانین اروپایی هم به زن آنچنان بها نداده است.حالا جمعیت های فمینیستی به راه افتاده اند ولی آنها هم اگر چیزی از زن نگیرند چیزی به آن نمیدهند.

انگار زن جماعت خلق شده است كه گردنش باریك باشد و همه ی تقصیر ها را از روز ازل بی اندازند گردنش.

مگر مادرمان حوا نیست... هنوزم كه هنوزه میگویند او آدم را گول زد. یكی هم نیست بگوید آدم كه مرد است و كامل نه مثل ما زنها ناقص و نصفه چرا گول خورد؟....

خلاصه كه آیه 288 و كلاً آیات این هفته داغ میزند به دل آدم اگر آدمی از جنس حوا باشی....

پ.ن:

ببخشید این هفته همه چی قاطی و پاتی شد....

پست هامون یك مقدار نامرتب شد و قرآن رو دو بار پشت سر هم گذاشتیم و پست معمولی نداشتیم كه ایشالا از دوشنبه این هفته همه چیز به روال قبل بر میگرده.

قالب هم كه پریده و حالمان ناخوش میشود به وقت دیدن خانه ی مجازیمان كه حالا برفی است و جای لبخند دختران آریان در هدرش خالی....داریم سعی میكنیم قالب رو درست كنیم ولی نمیدونیم كی این اتفاق بیوفته پس علی الحساب باید با این قالب برفی ، سرد سر كنیم.