صفحات۳۰ و۳۱

آیات ۱۹۱ تا ۲۰۲

سورة البقرة

به نام خداوند بخشنده مهربان

و هر کجا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و آنان را از همان وطن که شما را آواره کردند برانید، و فتنه‌گری (آنان) سخت‌تر و فسادش بیشتر از جنگ و کشتار است، و در مسجد الحرام با آنها جنگ مکنید مگر آنکه پیشدستی کنند، در این صورت رواست که در حرم آنها را به قتل برسانید، چنین است کیفر کافران. (۱۹۱) پس اگر دست (از شرک و ستم) بدارند (از آنها درگذرید که) خدا آمرزنده و مهربان است. (۱۹۲) و با کفار جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و دین خدا حاکم باشد و بس، و اگر (از فتنه) دست کشیدند (با آنها عدالت کنید که) تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست. (۱۹۳) ماه‌های حرام را در مقابل ماه‌های حرام قرار دهید، که اگر حرمت آن را نگاه نداشته و با شما قتال کنند شما نیز قصاص کنید. هر که به ستم بر شما دست دراز کند او را از پای در آورید به قدر ستمی که به شما رسانده است، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا با پرهیزکاران است. (۱۹۴) و (از مال خود) در راه خدا انفاق کنید (لیکن نه به حد اسراف)، و خود را به مهلکه و خطر در نیفکنید، و نیکویی کنید که خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد. (۱۹۵) و همه اعمال حج و عمره را برای خدا به پایان رسانید، و اگر ترس و منعی پیش آید قربانی کنید به آنچه مقدور و میسر است، و سر متراشید تا آن گاه که قربانی شما به محل ذبح برسد. و هر کس بیمار باشد یا سردرد بر او عارض شود (سر بتراشد و) از آن فدا دهد به روزه داشتن یا صدقه دادن یا کشتن گوسفند، و پس از آنکه ترس و منع بر طرف شود هر کس از عمره تمتّع به حج باز آید هر چه میسر و مقدور است قربانی کند و هر کس به قربانی تمکّن نیافت سه روز در ایام حجّ روزه بدارد و هفت روز هنگام مراجعت، که ده روز تمام شود. این عمل بر آن کس است که اهل شهر مکّه نباشد. (به این احکام عمل کنید) و از نافرمانی خدا پروا کنید و بدانید که عذاب خدا سخت است. (۱۹۶)حجّ (واجب) در ماههایی معین است، پس هر که در این ماهها حج می‌گزارد بایست آنچه میان زن و شوهر رواست ترک کند و کار ناروا (مانند دروغ و بدگویی) را ترک کند و مجادله نکند، و شما هر کار نیک کنید خدا بر آن آگاه است و توشه (تقوا برای راه آخرت) برگیرید که بهترین توشه این راه تقواست و از من پروا کنید ای صاحبان عقل. (۱۹۷) باکی نیست که در هنگام حجّ کسب معاش کرده و از فضل خدا روزی طلبید، پس آن گاه که از عرفات بازگشتید در مشعر ذکر خدا کنید و به یاد خدا باشید که شما را پس از آنکه به ضلالت (کفر) بودید به راه هدایت آورد. (۱۹۸) بعد از آن به طریقی که همه مسلمین باز می‌گردند رجوع کنید و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است. (۱۹۹) پس آن گاه که اعمال حجّ را به جا آوردید، همان گونه که پدران خود را یاد می‌کنید بلکه بیش از آن خدا را یاد کنید (و هر حاجت دنیا و آخرت را از خدا بخواهید) بعضی مردم (کوتاه نظر از خدا تمنّای متاع دنیوی تنها کنند و) گویند: پروردگارا، ما را از نعمتهای دنیا بهره‌مند ساز؛ و آنان را از نعمت آخرت نصیبی نیست. (۲۰۰) و بعضی دیگر گویند: خدایا ما را از نعمتهای دنیا و آخرت هر دو بهره‌مند گردان و از عذاب آتش دوزخ نگاه دار. (۲۰۱) هر یک از این دو فرقه از نتیجه اعمال خود بهره‌مند خواهند گشت و خدا به حساب همه زود رسیدگی کند. (۲۰۲)

 الهام دخترخاله ها 

باکی نیست که شما در هنگام حج کسب معش کرده و از فضل خدا روزی طلبید(198-بقره)

به نظر من وقتی یک بار تو عمرت میخوای یک تجربه متفاوت داشته باشی بهتره تمام دغدغه های زندگی روزمره ات رو کنار بگذاری و اون تجربه رو با تمام وجود احساس کنی.
اما این آیه میگه:"حتی تو ایام حج هم که شاید یک بار براتون پیس بیاد به جاست که برای کسب روزی تلاش کنیم" اما ما هر سال، دو ماه به بهانه ی کسب فیض از مراسم عزاداری شهدای کربلا و 20 روزم به خاطر درک مصیبت وفات بی بی دو عالم دست از کار میکشیم. اعیاد شعبانیه هم که باید نشون بدیم که اسلام دین غم نیست و با چراغونی و ترافیک مرکز شهر سرمون گرمه! ماه رمضون هم که به علت حداکثر استفاده از فضای معنوی ماه نزول قرآن هرچه کمتر کار کنیم بهتره.. و دوباره محرم و واقعا در راستای نوحه "باز این چه شورش است"شورش رو در میاریم!!!!

تا اینجا یک سری ها دارن لبشون رو گاز میگیرن که این چه حرفیه و استغفار کن و کسانی هم که اسلام رو مایه عقب موندگی ما میدونن به افتخارم هورا میکشن. با
گروه اول تا اونجایی موافقم که بله همه اینها برای رشد معنوی ما خوب هستن اما تا جایی که مارو از واجبات و نیازهای ضروری کشور و خانوادمون دور نکنن و واقعا رشد معنوی به دنبالشون باشه نه اون چیزی که ما میبینیم نه نون برامون داره نه آرامش معنوی و روحیه روحانی!! با گروه دوم هم موافقم چون به قول حافظ: گر مسلمانی از این است که حافظ دارد/وای اگر از پی امروز بود فردایی


همه چیز هم تقصیر اسلام نیست. در مورد مناسبتهای ملی هم که نگاه کنیم از اول اسفند تا آخر فروردین درگیر نوروز و بهره مندی از این آیین باستانی هستیم و وسط سال هم که متاسفانه(خوشبختانه!) مناسبتهای ملی خیلی ارج نهاده نمیشه وگرنه هر ماه هم یک جشنی بود که یک هفته قبل و بعدش مشغول استفاده از مفاهیم عمیق اسطوره های اهوراییمون باشیم و تازه این وسط بین التعطیلین ها، روزهای برفی، آلودگی هوا و هزار پدیده طبیعی و غیرطبیعی رو کخ در نظر بگیریم ذوق وافری که بعد از دیدن زیرنویس تعطیلات در درونمان احساس میکنیم تعجب آور میشه!!!

مشکل عقب ماندگی ما در وهله اول از دین یا تمدنمون نیست. دلیلش تنبلیه که مادر همه دردهاست و خب احترام مادر هم واجب!!
وگرنه هم قرآن خدا گفته حتی ایام حج هم تلاش کنید و هم تاریخ ملیمون پر اسطوره های پرتلاشه. به امید روزی که ما به این بخش ها هم توجه کنیم...ان شاالله

مهسای دخترخاله ها  

مامانمینا رفتن دیدن یكی از آشنایان كه امسال رفته بودن سفر حج.

وقتی برگشتن میگن : حاج خانم فامیلمون با یه خانمی توی این سفر هم اتاق بودن كه خانمه حتی یه مساله ساده مثل بچه داشتن یا نداشتن و تعداد بچه هاش رو هم دروغ گفته!!!اونم به آدمای كه شاید تا آخر عمرش دیگه اصلاً نبینتشون.

وقتی به آیه 197 نگاه میكنم با خودم میگم : اینجا دیگه علنی گفته شده توی اون ایام دروغ نگید. انوقت چجوری میشه آدمی كه این همه هزینه كرده و رفته اونجا تا بندگیش رو به خدا ثابت كنه انقدر راحت دروغ میگه؟!

وقتی ماها توی اون مكان به خودمون اجازه دروغ گفتن   رو میدیم دیگه وای به حال روزهای دیگه و شرایط معمولی تر.

همینه كه آلان همه میگن ما ایرانی ها دروغ گویی برامون راحت.

تم اكثر فیلم های سینمای و تلویزیونیمون شده دروغ.توی مسائل سیاسیمونم كه اكثراً اعتقادمون به دروغ هست و حالا این وسط یسریا دارن زور میزنن كه بگن دروغ یه توهم القا شده از خارج بود.

اما بنظرم لازم نیست خیلی هم روی مخمون كار بشه تا بهمون یه همچین چیزی راست یا دروغ القا بشه.

از قدیم گفتن كافر همه را به كیش خود پندارد.خب این یعنی همین دیگه. یعنی وقتی من سر مسائل ساده دروغ میگم هر كسی در هر موقعیتی میتونه دروغ تحویلم بده.همین اعتماد اجتماعی رو اول كم و بعد هم كلاً از بین میبره. توی جامعه ی هم كه اعتماد نباشه دیگه سنگ روی سنگ بند نمیشه.

توشه تقوای بیان شده توی این آیه شاید همین چیزها باشه. همین كه اگه اونجا تمرین درست بودن بكنیم و نتیجه ی این خوب بودن رو توی خودمون برای بعدها هم نگه داریم و به زندگی معمولیمون بیاریمش به مرور همه راست گو میشن .اینجوری اعتماد اجتماعی بیشتر میشه و شرایط كلی بهبود پیدا میكنه.و این میشه عقل كردن توی زندگی.