۱۱
صفحات۲۰ و۲۱
آیات ۱۲۷ تا ۱۴۱
سورة البقرة
به نام خداوند بخشنده مهربان
و (یاد آر) وقتی که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه کعبه را بر میافراشتند عرض کردند: پروردگارا (این خدمت) از ما قبول فرما، که تویی که (دعای خلق را) شنوا و (به اسرار همه) دانایی. (۱۲۷) پروردگارا، دل ما را تسلیم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نیز امتی تسلیم و رضای خود بدار، و راه پرستش و طاعت را به ما بنما و بر ما (وظیفه بندگی را) سهل و آسانگیر، که تویی توبهپذیر و مهربان. (۱۲۸) پروردگارا، در میان آنان رسولی از خودشان برانگیز که بر آنان تلاوت آیات تو کند و آنان را علم کتاب و حکمت بیاموزد و روانشان را (از هر زشتی) پاک و منزه سازد، که تو بر هر کار که خواهی قدرت و علم کامل داری. (۱۲۹) و چه کس از آیین پاک ابراهیم روی گرداند به جز مردم بیخرد؟! زیرا ما ابراهیم را در دنیا (به شرف رسالت) برگزیدیم و البته در آخرت هم از شایستگان است. (۱۳۰) آن گاه (برگزیده شد) که خدا به او فرمود: ای ابراهیم سر به فرمان خدا فرود آر، عرض کرد: پروردگار عالمیان را مطیع فرمانم. (۱۳۱) و ابراهیم و یعقوب بدین گونه به فرزندان خود سفارش و توصیه نمودند که ای فرزندان من، خدا برای شما آیین پاک برگزید، پس (پیروی کنید و) تا گاه جان سپردن الاّ تسلیم رضای خدا نباشید. (۱۳۲) شما کی و کجا حاضر بودید هنگامی که مرگ یعقوب در رسید و به فرزندان خود گفت که شما پس از مرگ من که را میپرستید؟ گفتند: خدای تو را و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که معبود یگانه است و ما مطیع فرمان اوییم. (۱۳۳) آنها گروهی بودند که درگذشتند، هر کار نیک و بد کردند برای خود کردند و شما هم هر چه کنید برای خویش خواهید کرد و شما مسئول کار آنها نخواهید بود. (۱۳۴) یهود و نصاری گفتند که به آیین ما درآیید تا راه راست یافته و طریق حق پویید. (ای پیغمبر در جواب آنها) بگو: بلکه ما آیین ابراهیم را پیروی میکنیم که به راه راست توحید بود و از مشرکان نبود. (۱۳۵) بگویید که ما (مسلمین) ایمان به خدا آوردهایم و به آن کتابی که بر پیغمبر ما فرستادند و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او نازل شده و به آنچه به موسی و عیسی داده شده و هم به آنچه به پیغمبران از جانب خدا داده شده، به همه عقیدهمندیم و میان هیچ یک از آنان فرق نگذاریم و تسلیم فرمان او هستیم. (۱۳۶) پس اگر به آنچه شما ایمان آوردید یهود و نصاری نیز ایمان آوردند، راه حق یافتهاند و اگر (از حق) روی بگردانند شک نیست که آنها در ستیز با حق خواهند بود و خداوند تو را از شر و آسیب آنها نگه میدارد و خدا شنوا و داناست. (۱۳۷) رنگ خداست (که به ما رنگ ایمان و سیرت توحید بخشیده) و چه رنگی بهتر از رنگ (ایمان به) خدا؟ و ما او را پرستش میکنیم. (۱۳۸) (ای پیغمبر به اهل کتاب) بگو: در مورد خدا شما را با ما چه جای بحث و جدال است؟ در صورتی که او پروردگار ما و شماست و ما مسئول کار خود و شما مسئول کردار خویش هستید، و ماییم که او را از روی خلوص پرستش میکنیم. (۱۳۹) یا آنکه گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او بر آیین یهودیت یا نصرانیت بودند؟ (خدا مرا فرماید که در پاسخ) بگو: شما بهتر میدانید یا خدا؟ و کیست ستمکارتر از آن که شهادت خدا را (درباره این انبیا) کتمان کند؟ و خدا از آنچه میکنید غافل نیست. (۱۴۰) آن گروه پیشین همه درگذشتند، هر چه کردند برای خود کردند و شما نیز هر چه کنید به سود خویش کنید و شما مسئول کار آنان نخواهید بود. (۱۴۱)
پایان جزء اول
از آیات 136 و 137 سوال دارم. آیا الان هم مسلمونا به همون خدا و کتابی ایمان دارن که در صدر اسلام ایمان آوردند یا راه چهارمی رو علاوه بر راههای یهود و نصارا و حق درست کردند؟
اما آیه 143:...شما مسلمین را امت وسط قرار دادیم تا گواه مردم باشید(نیکی و درستی را سایر ملل عالم از شما بیاموزند)...
این بخش داخل پرانتز رو من با عربی دست و پاشکسته مدرسه نمیدونم چطور از از عبارت عربی استنباط شده! ولی یک لحظه تصور کنید اگر قرار باشه سایر ادیان مارو الگو قرار بدن!
تو یه فقره غذا، با الگوبرداری از تلاشی که ما و اعراب در افزایش عملکرد به خرج میدیم چیزی برای خوردن رو کره زمین پیدا نمیشد و آدمها باید همدیگه رو میخوردن و البته چون مسلمونیم و انسانی هم نیست همه می مردیم!!!! در مورد آب هم حتما تا حالا همه آبهای سطحی و زیرزمینی حتی مناطق مرطوب هم خشکیده بود....مسائل اجتماعی و فرهنگی هم دیگه گفتن نداره. کلا فکر کنم بهتره سایر ادیان این بخش آیه رو فعلا بیخیال بشن و بذارن برای بعد از ظهور امام زمان(عج).
در ترجمه اصلی این آیه هم امت "وسط بودن" مسلمونا در زمانه ای که ما زندگی میکنیم خیلی واضح نیست و یا از این ور بوم میفتیم یا از اون ور بوم!
اینجاست که به حدیث امام علی(ع) میرسیم که اسلام رو با مسلمونهاش نبینید مسلمونها رو با اسلام مقایسه کنید. چون به قول حافظ:
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگـر از پـی امــــروز بـود فـردایـــی
ماها این ضرب المثل هیچكس رو توی گور دیگری نمیذارن رو فقط واسه وقتی قبول داریم كه یكی بهمون یه تذكری غیر باب میلمون (حالا درست یا غلط )میده.
اگه ما یه مساله ی رو قبول داریم خب باید همیشه قبول داشته باشیم و اگه نداریم هم كه هیچی. ولی ماها یه جای كه به نفعمون یه چیزی رو كاملا قبول داریم و یه جاهای هم كه نیست كلاً میزنیم زیرش.
مثلاً جوونای رو دیدین كه پاشون رو میكنن توی یه كفش كه با فلانی ازدواج كنن و هیچكس هم جلو دارشون نیست.انوقت همینا با كوچكترین مشكلی توی زندگیشون میدون تق تق در خونه ی مامان و باباشون رو میكوبن و میگن : آره دیگه شماها مقصرین كه گذاشتین من این كار رو كنم.بنظرم این واضح ترین اتفاق غیر مسولانه ی این روزهاست كه متاسفانه خیلی هم شاهدش هستیم.آدمهای كه حتی پای انتخاب های خودشونم وای نمیستن.
حالا همش توی این آیات حرف از پای انتخاب وایستادن.فكر میكنم خدا داره بهمون میگه : من مامان و باباتون نیستم كه این دنیا یه كاری رو به میل خودتون بكنید و بعد بیاید اون دنیا تازه از این و اون طلبكارم بشید و به قول معروف همه چیز رو بندازین تقصیر رفیق نابابتون ، اونجا دیگه خودتون مسئول همه كارهاتون هستید.
به قول شازده كوچولو: « من مسئول گل سرخ خود هستم ...»
شراره و سحر و ساناز = الهام و مهسا و عاطفه